همه امورات زندگی جوری روی روال پیش میرفت که چیزی خستهکننده، زجرآور و کسالتبار نبود اما زوجهای امروزی خیلی این حسها را تجربه میکنند.
روزهای اول آشنایی و ازدواج، همهچیز خوب و دلنشین است. برای اینکه تحت تأثیر اندیشهها و احساسهای مثبت و امیدواری زوجها قرار دارد؛ تقریبا هر حرفی که گفته یا کاری که انجام میشود، با طرز تلقی مثبت، از آن استقبال میشود.
ولی پس از مدتی بهعلت متفاوت بودن بینشها، شخصیتها، هویتها و تفاوتهای جنسیتی، زوجها در جریان عادی زندگی با ایدهها و اختلافهای فکری و احساسی روبهرو میشوند که بسیار متفاوت از یکدیگر هستند و گاهی این اختلافات تا جایی پیش میرود که زندگی دیگر برای همسران تحملپذیر نیست. یعنی مسائل و مشکلات زندگی به جایی میرسد که تحملش مشکل است.
مشکل را بفمید
یک روانپزشک دراینباره معتقد است: بهتر است به جای درک مسئله از فهم مسئله کمک بگیریم. فهم مسئله از مهمترین مهارتهای زندگی است. برای اینکه فهم صحیحی از مسائل داشته باشیم، نخست باید ویژگیهای مسائل و مشکلات را در نظر بگیریم.
موقعیت زمانی، مکانی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سنی و جنسی از جمله شرایطی است که در حل مسائل باید در نظر گرفت، وجود مشکلات در زندگی مشترک امری طبیعی است، اما توجه نکردن به شرایط حل مسائل مشکلات دو چندان و سنگینتر میکند.
دکتر حمید صالحپور تاکید میکند: همسران باید همه زوایای یک موضوع را در نظر بگیرند، روابط با بستگان نزدیک، تفریحات و ارتباط با دوستان، مسائل اقتصادی و مدل خرج کردن از جمله مسائل مشترک و اختلافبرانگیز میان زن و شوهر است، اما برای فهم دقیق، باید همه ویژگیها و شرایط را در نظر بگیریم. ازاینرو فهم مشترک و همهجانبه افراد آنها را در رسیدن به توافق و تفاهم بیشتر کمک میکند.
این روانپزشک یادآور میشود: باید به خاطر داشت، هیچوقت توافق زن و شوهر صددرصد نیست، همسران تمام شرایط را در نظر میگیرند، اما در نهایت نمیتوانند نگاه حاصل از شخصیتیشان را عوض کنند، آنان در شرایط خوب به درک صحیح مسائل از نگاه طرفین میرسند.
زن و مرد خیلی متفاوت از هم فکر میکنند
زن و مرد به لحاظ بیولوژیک، ژنتیک، تربیتی، خانوادگی و... با یکدیگر متفاوتند. در مجموع تفاوتهای جنسیتی و نگاه متفاوت زن و مرد را در حل مسائل باید در نظر گرفت، جنسیت بهطورقطع در برداشت و فهم موضوعات زندگی تاثیر میگذارد، خانمها به لحاظ برخورداری از عواطف بالاتر درک مسائلشان متفاوت است.
نکته مهم در روابط همسران این است که باید به فهم و درک متفاوت یکدیگر احترام بگذارند و قبول کنند این تفاوت نهتنها بد نیست؛ بلکه سازنده بوده و به ارتقای فهم مسائل کمک میکند.
این یعنی همسران به یکی از مهمترین مهارتهای زندگی دست یافتند و تا حدود زیادی به توافق و تفاهم زناشویی خواهند رسید.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ارائه نکاتی به زن و شوهرها یادآور میشود: خانمها و آقایان به لحاظ ادراکی نیز با یکدیگر متفاوتند، آقایان بیشتر منطقگرا و خانمها بیشتر احساسگرایند، در واقع خداوند این دو را در کنار یکدیگر مکمل و غایت رشد انسانی معرفی کرده است، بنابراین سختگیری بیشتر آقایان و عواطف عمیقتر خانمها را به لحاظ ساختار بیولوژیک متفاوت یکدیگر بپذیرید.
تکنیکهایی برای درک کردن همسر
عصبانیتش را بپذیرید: همسرتان به این دلیل عصبانی شده است که فکر میکند تنها راه اینکه شما به او گوش دهید همین عصبانیتش است. عصبانیت متقابل تنها کار را بدتر میکند.
گوش دادن فعال را بشناسید: این حرف شما که «گوشم پیش شماست» معمولا دردی را دوا نمی کند و بیشتر اعصاب همسرتان را به هم می ریزد.
روانشناسان به این نوع گوش دادن تقریباً بی فایده می گویند گوش دادن منفعل. در مقابل در گوش دادن فعال علاوه بر اینکه ما دل و جانمان را هم به خدمت گوش دادن گرفتهایم، طوری رفتار میکنیم که این گوش دادن به طرفمان منتقل شود.
به زبان بدن همسرتان توجه کنید: همه چیز را آدمها در کلامشان نمیگویند. شما وقتی که میبینید یک نفر دستش را مشت کرده و دارد با ناخنهایش پوستش را میخراشد، دیگر نیازی نیست که بشنوید «من خشمگینم».
آدمی که مدام پاهایش را تکان میدهد، تپق میزند و کف دستش عرق کرده اضطراب دارد و چفتکردن دهان شاید نشان طفره رفتن از زدن بقیه حرفها باشد. خانمها معمولا بهتر این علامتها را میدانند.
گفتگوی درونی کنید: وسط حرفهای دیگران ما با خودمان حرف میزنیم. مثل اینکه «منظورش چیست؟»، «الان میخواهد چه حرفهایی بزند؟» میتوانید با این مونولوگها فرآیند حرفهای طرف مقابلتان را بهتر تحلیل کنید.
فقط یادتان باشد که سرعت زیادتر تفکر درباره تکلم است که چنین اجازهای به شما میدهد. یک دفعه این قدر غرق حرفهای ذهن خودتان نشوید که از ادامه حرفهای همسرتان عقب بمانید!
منبع: شهرآرا
نظر شما